سلام
کم کم داشت یادم میرفت اینجا رو
تو این مدت خیلی اتفاقها افتاد.
یه سری از پستای قبلی رو حذف کردم.وقتی میخوندمشون یه حس حماقت بهم دست میداد : دی
چند وقتیه اوضاع اونجوری که می خوام نیس. از کنترل در رفته .
زندگیم یه جورایی بین خواب و بیداریه.مثه توهم.
به آینده هم خوش بینم هم بدبین.
کلا اوضاع کیشششمیششیه.
پ.ن :
خلاصم کن از عشق هایی که گاهی هست و گاهی نیست
پ.ن اندر پ.ن :
عجیب حال کردم با عاشقانه های خواجه امیری. خیلی باورش کردم . اون تراکی هم که محسن چاوشی میگفت رو کمتر از بقیه حالیدم باهاش